آخرین اخبار
کد مطلب: 124704
چرا «آشتي ملي» معنا ندارد؟
آيا حکومت‌ها با جريانات برانداز آشتي مي‌کنند؟/ چرا اصلاح‌طلبان در موضع ضعف به فکر «آشتي ملي» افتادند
تاریخ انتشار : 1395/12/08 10:45:04
نمایش : 2973
اگر هنوز معتقدند که در انتخابات ۸۸ تقلب صورت گرفته است، کوتاه آمدن از موضع قبلي و دست آشتي دراز کردن به سمت متهم تقلب چه معنايي مي تواند داشته باشد؟ بنابراين کلمه آشتي تا قبل از تعيين تکليف مقصران اصلي فتنه معنا ندارد .
به گزارش خبرنگار سلام لردگان، به نقل از فارس؛ طرحي با نام « آشتي ملي» با ظاهري کاملا شيک و آراسته اما با بي شمار اهداف پشت پرده آشکار و پنهان است. آشتي ملي در شرايطي مطرح مي شود که هفت سال از روزهاي پراضطراب آشوب‌هاي خياباني سال 88 سپري مي شود، هفت سال از زير سوال بردن اعتبار و آبروي نظام به بهانه تقلب در انتخابات سپري شده و اميد براندازان با هوشياري و آگاهي عمومي به حداقل رسيده است.

در چند روز گذشته و با بي معنا توصيف کردن « آشتي ملي » توسط رهبر انقلاب، تعدادي از فعالان رسانه‌اي ضدانقلاب دست به قلم شدند و موضع نظام را «آشتي ناپذيري» توصيف کردند حال آنکه موضع نظام آشتي ناپذيري نيست بلکه نظام با 38 سال تجربه برخورد با جريانات وابسته و معارض تاکتيک ها را بخوبي شناخته و مي‌داند ظاهرسازي‌ها و تغيير رويه‌هاي مقطعي نشان تغيير تفکر مسموم جريان التقاط نيست.

جريان آشتي‌طلب تاکنون کجا بودند

جريان برانداز دگرانديش نما در چند دوره انتخابات مجلس و رياست جمهوري بعد از 88 تمام تلاش خود را براي احياي فتنه و از سرگيري ترفند براندازي نرم به کار مي‌گيرد و ناکام مي‌شود. بحران در ميان جريان برانداز تا جايي بالا مي گيرد که چندين رسانه و سايت وابسته به آن از جمله جرس، روزآنلاين، خودنويس و ... کاملا ورشکسته شده اند و ديگر از حمايت هاي مالي خارجي خبري نيست.

طرف غربي حامي براندازي کاملا از ادامه رويکرد 88 در قبال ايران نااميد شده و شيوه هاي جديدي را براي مقابل با جريان انقلاب آزمايش مي کند. در چنين شرايطي برخي از نزديکان و حاميان پنهان و آشکار فتنه از «آشتي ملي» سخن مي گويند؛ لذا با موشکافي رفتاري ليدرهاي جريان برانداز مي‌توان عبارت « آشتي ملي» را نوعي اعلام ورشکستگي آبرومندانه و کم دردسر توصيف کرد.

پشت پرده سناريوي «آشتي ملي»

در واقع پشت پرده سناريوي آشتي ملي نوعي پوست اندازي از قالب قديمي و ناکارآمد و قرار دادن نظام و جامعه در پازل بازي جديد است؛ حمايت‌هاي خارجي از عاملان فتنه به حداقل ممکن رسيده است، بزرگترين رابط نزديک جريان اصلاح‌طلب تندرو با نظام دار فاني را وداع گفته و بدنه اجتماعي فتنه ماهيت حوادث و جريانات را به‌خوبي درک کرده و ديگر حاضر نيست تاوان اشتباهات ديگران را پرداخت کند.

در چنين شرايطي آشتي ملي کاملا بي معنا مي شود و براي بي معنا شدن آن دو علت واضح وجود دارد. اول اينکه ماهيت  فتنه 88 درگيري ميان بخشي از مردم با بخش ديگر نبود بلکه سرمايه گذاري کلان براي بي آبرو کردن نظام تا مدتي ذهن عده‌اي را به خود مشغول کرد. حتي عده اي با پمپاژ بي امان دروغ توسط تعداد زيادي از رسانه هاي ضدانقلاب به خيابان آمدند و شعار دادند.

اما با گذشت زمان و مشخص شدن حقيقت ماجرا روز به روز از بدنه اجتماعي جريان برانداز کاسته شد و حوادث عاشوراي 88 چشم همگان را نسبت به حقيقت پشت پرده آشوب ها باز کرد.

مردم هرچند در سال 88 روزهاي بسيار تلخ و پراسترسي را تحمل کردند اما هرگز شکاف اجتماعي در ميان مردم بوجود نيامد و حتي بارها شاهد آن بوديم که برخي معترضين تلاش مي کردند تا از درگيري فيزيکي ميان مردم و نيروهاي امنيتي جلوگيري کنند.

در همين حين گروه هاي کوچک کاملا آموزش ديده و سازمان دهي شده جرقه درگيري فيزيکي ميان مردم و نيروهاي امنيتي را فراهم مي کردند و در گيراگير درگيري تعدادي زخمي و در مواردي کشته مي شدند.

هر چند درگيري فيزيکي به اوج مي رسيد اما بارها شاهد چشمان گريان مردم و نيروهاي امنيتي بوديم که نشان مي داد غالب افراد ميلي به درگيري ندارند اما تحريک گروهي کوچک اوضاع را از کنترل خارج مي کرد و سرانجام درگيري ناخواسته را شکل مي دهد. نمي توان فتنه 88 را شکاف ميان مردم توصيف کرد که نيازي به مرهم قلابي « آشتي ملي» طراحان فتنه داشته باشد.

 و دوم اينکه که عبارت «آشتي» تا زماني که تصور موضع قدرت وجود دارد ارزشمند است و الا زماني که جريانات وابسته و رجل سياسي عافيت طلب در قهقهراي مشروعيت و بحران هويت بسر مي برند نمي توان دست آشتي آنها را حتي اگر با عبارت غلط « آشتي ملي» باشد چندان جدي گرفت.

نمي‌توان با جريان سوءاستفاده کن و برانداز آشتي کرد

يک حقيقت غير قابل انکار در مقابل ليدرهاي جريان فتنه 88 وجود دارد. اگر ادعاي تقلب در انتخابات رمز براندازي بود و افراد حامي فتنه خود را بخشي از حاکميت تصور نمي کنند و مزاياي پوزيشن اپوزوسيوني را براي سوءاستفاده هاي بعدي بيشتر مي پسندند آيا مي توان آشتي با چنين رويکردي را بي غرض و با حسن نيت تصور کرد؟

از سوي ديگر اگر تمام اغراض پشت پرده عبارت آشتي ملي را ناديده بگيريم. افرادي مانند محمد خاتمي بايد تکليف خود را مشخص کنند و کاملا واضح به اين سوال پاسخ دهند که آيا واقعا در انتخابات رياست جمهوري تقلب صورت گرفت؟ اگر جواب منفي است و ادله محکمه پسند و قابل اثباتي براي آن وجود نداشت هزينه اضطراب عمومي، تخريب چهره بين المللي کشور، خون هاي به ناحق ريخته و اميدوار کردن دشمنان به استفاده از اهرم فشار عليه مردم ايران را چه کسي پرداخت مي کند؟

و اگر هنوز معتقدند که در انتخابات 88 تقلب صورت گرفته است؛ کوتاه آمدن از موضع قبلي و دست آشتي دراز کردن به سمت متهم تقلب چه معنايي مي تواند داشته باشد؟

خونخواهي از 88 وظيفه ذاتي نظام است

در رابطه با فتنه 88 بايد به دو نکته بسيار مهم توجه کرد. اول اينکه حداقل اقدام فتنه گران 88 توبه کردن از اشتباه و تاييد علني دروغ بودن ادعاي تقلب است. هر موضع گيري ديگري حتي با ظاهر توبه تلويحي با نام «آشتي ملي» غيرقابل قبول است و نمي توان آن را مصداق پشيماني فتنه گران تصور کرد.

ثانيا نظام در مقام خونخواهي تمام کساني است که در جريان فتنه 88 کشته شدند. اين افراد چه از طريق ضدانقلاب و بانيان فتنه براي آشوب در کشور تحريک شده باشند و چه براي حراست از نظام جان خود را فدا کرده باشند نظام وظيفه خونخواهي آنها را برعهده دارد و لذا کلمه آشتي تا قبل از تعيين تکليف مقصران اصلي حوادث پس از انتخابات 88 معنا ندارد .

برخي تبعات فراموش ناشدني 88

علاوه بر تمامي سوالات بي‌پاسخ بالا فتنه 88 داراي تبعات غيرقابل جبران بين‌المللي است. ابتداي دهه 90 شمسي و کمتر از دو سال بعد از فتنه 88 را مي‌توان زمان اوج گرفتن تحريم‌هاي ظالمانه عليه ايران دانست. يعني کاتاليزور فتنه و تصور شکاف بوجود آمده در نظام اسلامي غرب را به استفاده از ابزار فشار اقتصادي گسترده به توده‌هاي مردم اميدوار کرد.

در واقع تينک تنک‌ها به اين نتيجه رسيدند که بهترين راه مواجه با نظام وارد آوردن فشار اقتصادي بي سابقه به مردم و يکسره کردن کار نظام از طريق دوقطبي فقير و غني است. کار به جايي رسيده بود که حتي برخي از عناصر نزديک به فتنه به فروش اطلاعات محرمانه اقتصادي ايران رو آوردند. جيسون رضاييان جاسوس ايراني – آمريکايي بزرگترين ماموريت خود در ايران را بررسي اثرات تحريمي در زيربناي اقتصادي کشور و گزارش نقطه ضعف‌ها به غرب توصيف مي‌کند. جيسون رضاييان در عين حال اعتراف مي‌کند که توانسته است در خانواده برخي از رجل سياسي کشور نفوذ کند.

در تمام سال‌هاي سخت تحريم و فشار عليه مردم و نظام مدعيان آشتي طلب کجا بودند؟ و چرا بعد از گذر نظام از اين گردنه سخت و نفس‌گير ياد آشتي و دوستي با نظام افتادند؟ کاملا مشخص است که هر چند عبارت « آشتي ملي » يک مغلطه مضحک و خنده دار است اما حتي باز هم بيشتر از آشتي رنگ و بوي توطئه و طرح جديد دارد.

انتهاي پيام/

 
 
 
ارسال کننده
ایمیل
متن
 



جهت عضويت در کانال های خبري سلام لردگان روی تصاویر کليک کنيد
پیوند
سايت رهبري

دولت

مجلس